شایگانشایگان، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 20 روز سن داره

خاطرات جنینی و کودکی

کارهای خاطره انگیز شایگان

جدیدا پرستارش می ذاردش روی میز توی هال و خودش حالت تنپک اهنگ می زنه شایگانم یک دستش را بالای سرش صاف می کنه و دست دیگرش را یک کمی پایین تر می آره و دو تاشو تکون می ده و کمرشو خم و راست می کنه و صورتشو جمع می کنه. خیلی با مزه می رقصه. و خودشم دستاشو یکی در میون حالت تمپک روی میز می زد. اگه وایساده هم باشه که پاهاشم خم و راست می کنه. جدیدا روی هر چیزی تمپک می زنه هررررررررررررر چیزی که یه خورده صدا داشته باشه. الان تلویزیون را نشون می ده و دستاشو به هم می زنه و می خواد که براش آهنگ بذاریم. آهنگ آهویی دارم خوشگله فرار کرده زدستم را وقتی میذاریم از خود بی خود می شه. قربونش برم. با کلمات آب بازی، توپ، دایی، خاله فرشته، دندون، گوش آشناست. دایی را ...
10 آذر 1393

کارهای جدید شایگانم

الان سبد لباس ها را هل می ده و می ره جلو و کلمه گل را با تکرار گگگگگگ ل می گه. توپ بازی که باهاش می کنم، توپ را قل می ده بعد یک صدایی هم از خودش در می آره و دست می زنه. وقتی بهش می گم برو توپتو بیار دقیق می شه به حرفای من و بعد می ره می اره. هر چیزی را که می خواد با انگشت اشاره به ما نشون می ده و لب هاشو رو هم فشار می ده و می گه اوووووم و تا بهش ندی کوتاه نمی آد. وقتی چیزی را (مثل موبایل) از دور می بینه نزدیکش که میشه چهار دست و پا، قدم آخر را به صورت پرشی دستاشو جلو پرتاب می کنه و مثل گربه ای که می خواد موش بگیره، جسم مورد نظرشو بر می داره و می گه ااااااهَ. الان تو آشپزخونه می اد و آویزون می شه به در کابینت ها و درشو باز و بسته می کنه و شلن...
10 آذر 1393
1